کد مطلب:193262 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:95

مذمت از عوام یهود چرا؟
شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید: هرگاه این دسته از قوم یهود كتاب را نشناسند مگر به وسیله ی آنچه از علمای خود شنیده اند، و راه دیگری غیر از آن برای آنان نیست، پس چرا نسبت به این تقلید و قبول مطالب از علمائشان مذمت شوند؟

(و آیا عوام یهود مثل عوام ما نیستند كه از علماء تقلید دارند؟) پس هرگاه



[ صفحه 298]



برای آنها تقلید جایز نباشد برای اینان نیز نباید قول علماء وبزرگانشان جایز باشد؟

امام صادق - علیه السلام - در جواب فرمودند: بین عوام ما و علماء ما، و عوام یهود و علماء آنها از یك جهت فرق و تفاوت است، و از جهتی تساوی.

اما جهت تساوی آنها این است كه خداوند مذمت فرموده عوام ما را همچنانكه عوام آنها را به خاطر تقلید از علمائشان مذمت نموده.

و اما جهت فرق و تفاوت پس این دو مساوی نیستند.

آن مرد گفت: یابن رسول الله؛ بیان فرمائید جهت تفاوت بین این دو را؟

حضرت فرمود: عوام یهود علمای خود را با دروغ صریح می شناختند، و اینكه آنها مال حرام و رشوه می خورند، و نیز می دانند علمایشان احكام را، طبق وساطتها و مصالح و خواسته ها و توجهات خود و چشم و هم چشمی ها تغییر می دهند.

و نیز می دانند علمایشان دچار تعصب شدیدند تعصبی كه به خاطر آن دست از دین خود برمی دارند، و نسبت به آنكه تعصب می كنند حقوق او را از بین می برند، و از مال دیگران به كسی كه استحقاق ندارد بیشتر از دیگران می دهند، و به این خاطر ظلم به آن عوام می كنند.

و نیز عوام یهود می دانند كه علمای آنها محرمات الهی را تغییر می دهند، و با وجدان خود می دانند كه كسی كه این كار را انجام بدهد فاسق است و جایز نیست كه آن را در زمینه ی خبرهای او از خدا، یا وسائط بین خدا و خلق تصدیق كرد.

و برای همین جهت خدا آنها را به خاطر تقلید از كسانی كه چنین شناختی از او دارند مذمت نمود، و می دانند كه جایز نیست خبرش را تصدیق كرد، و خبرهای او را باور نمود، و به دستورهائی كه از ناحیه ی كسی كه او را ندیده اند نقل می كنند، عمل كرد.

و لازم بود خودشان در امر رسول گرامی اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - نظر كنند، چرا كه دلائل و براهین او روشن تر از آن است كه بر كسی مخفی باشد، و مشهورتر از



[ صفحه 299]



آن است كه برای كسی آشكار نباشد.

و همچنین عوام امت ما اگر از فقهای خود فسق آشكاری و عصبیت شدیدی، و اقبال بر دنیا و حرام، و هلاك كردن كسانی كه بر ضد او تعصب می ورزند گر چه آن اشخاص برای اصلاح امر او مفید باشند، و احسان و نیكی بر كسانی كه به نفع او تعصب ورزیدند گر چه باید اهانت شوند، و تحقیر شوند.

پس هرگاه كسی از عوام ما از چنین فقهائی پیروی كنند، در این صورت مانند یهود هستند كه خداوند آن را به خاطر تقلید از فساق از فقهاء مذمت كرده است.

اما فقیهی كه نفس خود را (از نفوذ عوامل انحراف و فساد) صیانت كند، و دین خود را نگهداری كند، و از درون مخالف هوای نفس خودش باشد و مطیع امر مولای خود باشند پس واجب است كه عوام از او تقلید كنند، و البته بعضی از فقهای شیعه - نه همه ی آنها - دارای چنین خصوصیاتی هستند. [1] .


[1] بحارالأنوار: ج 2 ص 87 ضمن ح 12.